کتاب تعلیق : لباس بیدزده را زیر نور می گیرم. سوراخ خا مثل چشم های موذی نگاهم می کنند. آن را هم گوشه ای می اندازم. تورهای قلاب بافی مادربزرگ و شال دست بافش را هم به کنار می گذارم.....
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر