کتاب هنوز هم من : سام آن روز به نیویورک پرواز می کرد و تا دوشنبه شب می ماند. برای خودمان هتلی در حوالی میدان تایمر رزرو کرده بود. با توجه به حرف اگنس که به من گفته بود نباید از هم جدا می شدیم من ازش درخواست کردم که اگر می شود بعدازظهر را بهم مرخصی بدهد....
0 نظر