کتاب با حافظ در آلاسکا: سر متر را که روی زانویم می گذارد می ماند. بی حرکت، خیره به جایی دور. جایی که از میان چهارخانه های بنفش پارچه پالتویی من - که روی قالی افتاده - می گذرد و معلوم نیست تا کجا می رود.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر