کتاب مومی ترول ها 4/ ماجراهای بابا ترول : اواسط تابستان ، زمانی که ترولک هنوز خیلی کوچک بود، پدرش به سرماخوردگی سختی دچار شد. پدر نه حاضر بود معجون پیاز شیرین و شیرداغ بنوشد و نه اینکه در تختش بیاساید. به جای آن روی تاب نشست و با عطسه های پیاپی از مزه ی بد تنباکو در دهانش نالید.
0 نظر