کتاب فراموش آباد : از ماشین پیاده شدم و قفلش کردم. بعد مستقیم به سمت کانکس رفتم. همیم که در ورودی رو باز کردم صدای صحبت ْآرش از اتاق کوچیک انتهای کانکس به گوشم خورد.....
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر