کتاب مادرم زنی زیبا بود: روز به پایان ست ... پرنده ای می گذرد ... کشتی به لنگرگاه می رود ... موج ها آشفته بر می آیند ... و تل آب است بر سنگ و سنگ ... سنگ است و آب ... سنگ سنگ ... می پرسم باز تو را خواهم دید.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر