کتاب 24 ساعت از زندگی یک زن/ خانم ث... دوباره خاموش ماند و ناگهان از جای برخاست. احساس می کردم دیگر اختیار از دست داده است. به سوی پنجره رفت. چند دقیقه بیرون را تماشا کرد و شاید پیشانی خود را به شیشه سرد چسباند.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر