کتاب برای N/ از زمانی که به خودم آمدم، در این اتاق همراه با مرد و زنی زندگی می کردم. جای من داخل قفسی بود که در گوشه اتاق درندشتی قرار داشت. از آنجا تنها چیزی که می دیدم، تختی بود که با پرده ای به رنگ بنفش کم رنگ پوشیده شده بود.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر