کتاب موش کوچولو/ میگ برای نخستین بار در عمرش، توی قلعه غذای کافی داشت. او که هر چه می خواست می خورد، به سرعت چاقالو و چاقالوتر شد. میگ همچنان گردتر و گردتر بزرگ تر و بزرگ تر شد. فقط سرش بود که همچنان کوچک مانده بود.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر