کتاب پای به جاده زدن: یادمه وقتی از محضر برمی گشتیم غرئب بود. رفتیم دربند شام خوردیم بارون می اومد اون ترانه اسم اون خواننده رو یادم رفته که می گفت اشکامو برگردون اون اونو گذاشته بود توی ماشین.....
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر