کتاب زنی آهسته گفت عشق : دیروز را بسیار دنبالت گشتم ..... اما پیدایت نکردم ..... گفتند تو را دیده اند ..... که توده ای برف شده ای .... و بر بلندترین قله نشسته ای ..... باور نکردم تا اینکه خودت آمدی ..... و ذره ذره ..... آب شدی بر جنازه ام .
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر