کتاب بیروت 75: به بیروت که آمدم قدو بالام بلندتر از شب بود. سرتاسر دریا هم کوچکتر از آن بود که بسترم شود. چادر تاریکی که با ستاره ها سوراخ سوراخ شده بود، تنگ تر از آن بود که سوداهایم را دربربگیرد...
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر