کتاب بزرگراه بزرگ: گرگ ومیش بود و هنوز سایه ی شب روی شهر. هوای سرد و سربی محل را خلوت تر نشان می داد و تک و توک گذرنده ها به چشم نمی آمدند. مدت ها بود محله شان را صبح به این زودی و در این وضعیت ندیده بود.....
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر