30% OFF
ناله ی فاخته ها

کتاب ناله فاخته/ شیدوش اتگشتش را روی لبش گذاشت تا بدین شکل پرشه را ساکت کند. پرشه فوری ساکت شد و سرش را به علامت اینکه خوب متوجه شده است تکان داد و در کنار بستر آرشیت نشست. شیدوش با نگرانی آخرین نگاه را به دختر خوانده اش انداخت و از اتاق بیرون رفت...

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

0 نظر