کتاب مرگ آرام/ مامان شب آرامی را گذرانده بود؛ پرستار ویژه با دیدن اضطراب دو دستش را ول نکرده بود. وسیله ای جور کرده بودند که بی آنکه اذیتش کند او را روی لگن بنشانند. غذا خوردن را آغاز کرده بود و قرار بود به زودی انتقال غذا به وسیله ی سرم را حذف کنند.
0 نظر