کتاب من و مادرم: پدرم فوت کرد . فامیل دوستان وهمسایه ها دیگر با ما معاشرت و رفت و آمد نمی کردند یا تقریباً به ندرت. مادرم، تنها، بیمار، خانه دار، مربی و در همین حال مادر و عروس هم بود؛ که در خدمت آینده چهار فرزندش پیش می رفت. من و برادرم، در آرامشی اندوهبار، خود را سرگرم می کردیم.
0 نظر