کتاب بازآفرینی واقعیت/ حوصله نداشتم کتکش بزنم. گرسنه ام بود و بادمجان ها چنان قرمز بود که اگر مادرم نسقم می کرد خیلی دلم می سوخت. این بود که محلش نگذاشتم و رفتم سراغ طاقچه ی اسباب اثاثیه ام. کتاب هایم را گذاشتم یک طرف و کتابچه ی تمبرم را برداشتم و نگاهی به آن انداختم...
0 نظر