کتاب از چهار زندان : غروب یکی از روزها ... نشستیم ... دم در زندان ... و رباعی ها خواندیم از «غزالی»: ... ((شب: ... باغ بزرگ لاجوردی ... چرخش رقاصه ها با درخشش های طلائی ... و مردگانی که در جعبه های چوبی دراز به دراز خوابیده بودند.))
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر