کتاب میشائیل کلهاس و سه داستان دیگر: کلهاس یک روز با گلهای کوچک از اسبانی جوان، پرورده و شاداب از امیرنشین زادگاهش بیرون آمد و هم در آن حال که خاموش در اندیشهی کاربست سودی بود که از فروش آنها امید عایدیاش را داشت ...
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر