کتاب داستان های کوتاه کافکا: صدای گاری ها را می شنیدم که از برابر نرده ی باغ می گذشتند. گاهی هم جنبشی خفیف در شاخ و برگ ها می افتاد و می دیدمشان. در تابستان داغ تیر و تخته ی چرخ پره ها و مالبندها چه سر و صدایی می کرد...
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر