کتاب زندگی مطابق خواسته ی تو پیش می رود: پشت در مانده بود شوهرش بی خبر رفته بود بیرون.روی پله های راهرو نشسته بود و سبد خریدش را نگاه می کرد.چراغ های راهرو هر دقیقه خاموش می شد.....
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر