کتاب نقاب پوش زاینده رود: نقاب پوش به سرعت به سوی زعفران سردسته اوباشان رفت و همان طور که روی اسب نشسته بود از پشت سر دست انداخت و گلوی او را گرفت نیم ذرع از زمین بلند کرد و در حالی که نوک قداره اش را بر سینه او قرار میداد ......
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر