کتاب چهل قصه/ دانه ای که جان پسر خارکن در آن بود، وقتی دید الان است که طعمه خروس بشود، به شکلی روباهی درآمد و پرید گلوی خروس را گرفت. خروس وقتی فهمید دارد نفس های آخر را می زند، به صورت ملابارزجان درآمد و روباه هم شد پسر خارکن.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر