کتاب شلوارهای وصله دار/ چشمتان روز بد نبیند، دو نفر مثل دو پلنگ گرسنه در هم افتاده بودند، مشت و لگد و تو سری مثل باران به سر هر دو می بارید، گاهی ایستاده یقه هم را می کشیدند، گاهی در خاک می غلتیدند. فحش و ناسزا مثل ریگ به هم می دادند.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر