کتاب روی ماه خدا را ببوس/ مصطفی مستور:وقتی پزشک جوان اورژانس می گوید که منصور ده دقیقه قبل تمام کرده علیرضا خم می شود و صورت اش را توی دست های بی رمق منصور پنهان می کند.شانه هاش تکام می خوردند و بعد بغضی را که مدت ها انگار توی گلو نگه داشته رها می کند...
0 نظر