کتاب بانکدار آنارشیست و دریانورد : شام را خورده بودیم ، دوست بانکدارم ، تاجر بزرگ و انحصارگر قابل ، بی خیال روبرویم سیگار می کشید گفتگو بین ما دیگر خاکوش شده بود و حالا مثل مرده ای بین ما دراز کشیده بود...
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر