کتاب خدایگان کلودیوس: توفانی وحشتناک از سوی استیا می آید. بگریزید و جانتان را نجات دهید. و آن جماعت به راستی متفرق شدند. و چند لحظه پیش از آنکه سربازانم به تاخت وارد شوند در حالی که می خندیدند و فریاد می کشیدند و عروس و داماد در جلوی انها بودند از باغ بیرون شتافتند.....
0 نظر