کتاب ماه نو و مرغان آواره: تنها از گذرگاه کشتزار میگذشتم و غروب آخرین زرش را مثل چشم تنگها پنهان میکرد روز کمکم در تاریکی فرو میرفت و کشتگاه رها شده که خرمنش را برداشته بودند خاموش افتاده بود
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر