کتاب دید و بازدید/ با رفیقم که به تنهایی خجالت می کشید به دیدن رئیس اداره شان آقای (ب) برود که در ضمن رئیس انجمن شمال غرب هم بود، صبح روز سوم عید در منزل ایشان را می کوبیدیم. کلفت نازک صدایی از لای در، در جواب ما گفت که آقا تهران تشریف ندارند.
1 2 3 4 5
متن بررسی *
0 نظر