کتاب گذر نامه: مادر نجار دستش را بالا برده بود. نجار گفت: جیغ کشید، نگاهش کردم، چون صدای جیغش خیلی بلند بود. با چاقو تهدیدم کرد و جیغ زد: نه این تابستان تابستانه، نه تو آدمی. شقیقه هایم می زند.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر